دلیل هم ساده است وهم روشن؛ آنها از تلویزیون بسیارتأثیر میگیرند واین موضوع برای سفارش دهندگان آگهیهای تبلیغاتی وآموزشی روشن است وآنها هم هدفی جز این ندارند.سازندگان این برنامهها هم با علم به این موضوع، تکنیک انیمیشن را انتخاب میکنند.
سازندگان وسفارش دهندگان درانتخاب تکنیک اشتباه نکردهاند، چرا که کودکان با دیدن آگهی، تأثیرمی گیرند، تأثیری که درانتخاب و خرید کالا در سبد خانواده خود را نشان میدهد. البته بزرگسالان هم ازدیدن انیمیشن لذت میبرند وازطرف دیگرآگهیهایی به این شیوه کمترمشکلات پخش وممیزی پیدا میکنند.
اما آگهیهای که مربوط به آموزش حقوق شهروندی است گرچه برای آموزش به بزرگسالان طراحی شده، اما با انتخاب این تکنیک وانتخاب شخصیتهایی چون گربه، گنجشگ وحتی شخصیتهای کودک سعی در آموزش این حقوق به این قشرسنی وجذب آنان دارد؛ تصمیم درستی هم هست .حال دراین میان انیمیشنهایی پخش میشود که با دیدن آن اولین سؤالی که به ذهن می آید این است که سفارش دهنده چه گروه سنی را در نظر داشته است؟سوژه نه آنقدرعام است که بتوان گفت که سازندگان کودک را در نظر گرفته اند، که در اینصورت انتخاب تکنیک انیمیشن توجیه شود و نه آنقدر تکنیک کار بالا است که بتوان گفت جذابیت آن باعث جذب مخاطبان در همه گروههای سنی میشود.نمونه آن کاری است که قاعدتا مخاطبان آن مهندسان معماررا در نظر گرفته و مربوط به ساختمانسازی ومصالح نامرغوب است.داستان وسوژه، مخاطب خاص را نشانه رفته است اما از طرف دیگرکیفیت وتکنیک کارچنگی به دل نمیزند، رنگهای خاکستری ونماهای بازهم برای مخاطب کودک جذاب نیست و سوژه هم خاص است درنهایت این سؤال بیجواب میماند که چرا قالب انیمیشن وبا این کیفیت کار شده است؟